زنده رود و رستا
دختر عزیزم
توی این مدتی که ما اصفهان ساکن بودیم، زاینده رود آب نداشت و ما هر بار که از کنارش رد میشدیم با حسرت بهش نگاه می کردیم همزمان با برگشت ما به شهرکرد آب رودخونه رو باز کردند، ، بازم خدارو شکر که زنده بودیم و یه بار دیگه زاینده رود زیبا و پر آب رو دیدیم، گلم یکی از دغدغه های فکری من، همین بحران آبه که روز بروز بیشتر و بیشتر میشه، می ترسم بزرگ که شدی دیگه رودخونه ای نمونده باشه که از دیدنش لذت ببری، شاید خودتم به همین موضوع فکر می کردی آخه خیلی محو تماشای آب شده بودی...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی