گنجشکک من تولدت مبارک
پنج سال پیش در یکی از روزهای سرد و زیبای پاییزی آمدی و شدی گنجشکک زیبای خانه ما و برای ما همه چیز شدی امید آرامش خوشبختی شادی گنجشکک تا همیشه برایمان بمان پرنده کوچک خوشبختی من “ به تو گفتم: «گنجشک ِ کوچک ِ من باش تا در بهار ِ تو من درختي پُرشکوفه شوم.» و برف آب شد شکوفه رقصيد آفتاب درآمد من به خوبيها نگاه کردم و عوض شدم من به خوبيها نگاه کردم چرا که تو خوبي و اين همه اقرارهاست، بزرگترين ِ اقرارهاست من به اقرارهايام نگاه کردم سال ِ بد رفت و من زنده شدم تو لبخند زدي و من برخاستم دلام ميخواهد خو...