اسفندت مبارک
دختر گل من
ببخشید عزیزم که تو یه ماه قبل نتونستم وبلاگتو بروزرسانی کنم، آخه قبل عید آدم سرش خیلی شلوغ میشه، امسال هم با وجود گل شما سرمون شلوغتر شد، من توی همه ی ماههای سال، اسفند رو خیلی ذوست دارم...نه به این خاطر که ماه تولدمه به خاطر اینکه سرشار از زندگی و جوش و خروشه و همه در حال تلاش برای نو شدن هستن،
3 اسفند تولد یکسالگی رادمان ناز و گل گلی بود، اینم چندتا عکس از شما و رادمان خوشتیپ(عکس گرفتن از دوتا بچه شیطون خیلی سخت بود) :
12 اسفند هم تولد 29 سالگی من بود که شما برای اولین بار توی تولد مامانی بودی، اونشب هم خیلی شیطونی کردی و همش در حال گریه کردن بودی ولی با این وجود به ما سه نفر خیلی خوش گذشت (از این مراسم فقط می تونم همین یه عکسو بذارم برات ):
غیر از اینا، ما توی اسفند ماه خیلی باهم ماجرا داشتیم عزیزم، از خرید کردن وبازار رفتن گرفته تا خونه تکونی عید، قربونت برم شما توخونه تکونی خیلی به من کمک کردی چون نسبت به روزای دیگه آرومتر بودی و همش می خوابیدی ..راستی 25 اسفند بود که شما بالاخره موفق شدی بطور کامل برگردی
آفرین دختر گلم به قول باباجون آفرین قلبک...
در ادامه دو تا عکس از خنده های قشنگت: