پنج ماهگیت مبارک
گل دخترم خداروشکر پنج ماهه شدی ....منو ببخش که یکم دیر پنج ماهگیتو تبریک گفتم همش به خاطر این ویروس بدی بود که افتاده بود توی کامپیوترم و نمیذاشت عکسای نازتو بریزم روش...قربونت برم که روز به روز نازنازی تر میشه، عزیزم آرومتر بزرگ شو می خوام تمام لحظه های با تو بودن رو جشن بگیرم، می خوام بزرگ شدنت رو لحظه به لحظه توی ذهنم ثبت کنم، می خوام عاشقانه برات مادری کنم، می خوام هر شب برای سیر کردن تواز خوابم بگذرم،می خوام هر روز که از خواب بیدار میشم قیافه قشنگ بی دندونت که با لبخندش صبح رو به من تبریک میگه جلوی چشمام باشه،می خوام تلاشت رو موقع رسیدن به اسباب بازیهات ببینم و بعد کمکت کنم که به بزرگترین آرزوت برسی، فرشته کوچولوی من آرومتر بزرگ شو دنیای بزرگترها اصلا شبیه دنیا شما قشنگ نیست...
من و رستا از همه کسایی که این وبلاگ رو دنبال می کنن و با نظراتشون برای همیشه تو خاطر ما می مونن تشکر می کنیم.
بقیه عکسای رستا در ادامه مطلب
دخترم برای اولین بار از دست مامان جونت نون گرفتی
رستا گلی خیلی وقته که دیگه پستونک نمی خوری، به قول دختر خاله النا متنفر پستونک شدی.
چند وقتی میشه که داخل روروئک میشینی ولی پات به زمین نمیرسه
پاهات رو هم توی این ماه کشف کردی عزیزم