هجده ماهگی رستا
رستای من همزمان با اولین روز ماه رمضان شما یکسال و نیمه شدی .. ولی دقیقا توی همین روز یه اتفاق بد برای شما افتاد که مارو خیلی ناراحت کرد ولی خداروشکر به خیر گذشت ، ماجرا از این قرار بود که طبق معمول داشتی از تختت پایین میومدی که دستت کشیده شد و آرنجت در رفت، کلی گریه کردی الهی بمیرم حتما خیلی درد کشیدی ، با هیچ چیز آروم نمی شدی من و بابایی هم سریع شما رو رسوندیم اورژانس توی اورژانس خانم دکتر مهربون دستت رو جا انداخت، امیدوارم هیچ وقت از این اتفاقات بد برات نیوفده،من و بابایی برای اینکه دردتو فراموش کنی و همینطور به مناسبت 18 ماهگیت و دومین ماه رمضانت برات یه جشن کوچولو گرفتیم و گذاشتیم با دست کلی کیک بخوری. &...