رستارستا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

دختر پاییزی ما

سومین بهار

1395/3/12 11:52
نویسنده : مامان
308 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دل مامان

الان که دارم برات این مطالبو می نویسم 29 اردیبهشت 95 هست، با تاخیر زیاد سال جدیدو بهت تبریک میگم، نه اینکه فکر کنی من یادم رفت وبلاگتو بروز کنم همه این تاخیر به خاطر نبود اینترنت خونه بود، متاسفانه رفتن به خونه جدید این مشکلات رو هم داره...بهره حال گلم  سومین بهارت مبارک باشه، مامان همیشه آرزوی روزهای بهاری داره برای شمااا. شما امسال عید برعکس پارسال دیگه هفت سین خراب کن نبودین بلکه عاشق سبزه و ماهی و سفره هفت سین بودی، خونه هرکسی می رفتیم به هفت سین و مخصوصا ماهی قرمزشون خیلی دقت میکردی. امسال عید مسافرت خاصی نرفتیم. از حال و هوای اینروزای شما بگم که خیلی خیلی شیرین شدی با اون شیرین زبونیات و کارای قشنگت قند تو دل همه آب میکنی. حرف زدنت کامل شده، کلی با اسباب بازیات سرگرم میشی، شبا دیر میخوابی، عاشق مسواک زدن و کمک کردن توی کارای خونه هستی،  سریال شهرزاد رو دوست داری، بازی کردن با رادمان و بچه های همسن و سالتو خیلی دوس داری، همچنان عاشق آجربازی هستی، عاشق پارک رفتن و تفریح هستی، از شلوغی خیلی بدت میاد نمونه اش هفته پیش عروسی عمه فریده بود که اصلا بهت خوش نگذشت و همش دوست داشتی بریم خونه خودمون

، البته ناگفته نمونه که مامان و بابا و مخصوصا بابا رو با این اخلاقت خیلی اذیت کردی چون همش دلت میخواست بری پیش بابا، منم که کلی برای تهیه لباس ست خودم و شما زحمت کشیده بودم هم لباس محلی هم لباس مجلسی، بابت نپوشیدن لباسات خیلی ناراحت شدم، خیلی مواقع وقتی لباسی تنت می کنم میگی اینو دوست ندارم و لباساتو خوب و بد می کنی، دیگه کم کم داری با پوشک خداحافظی میکنی، اینکارم خیلی زودتر از اونی که فکرشو میکردم یاد گرفتی و اصلا مامانو اذیت نکردی

من و بابا تمام تلاشمون رو می کنیم که طوری با شما رفتار کنیم که در آینده هم خودت از زندگیت لذت ببری هم اطرافیانت از زندگی باشما حظ کنن واقعا نمی دونم تا کجا موفق بودیم ولی هر روز تلاشمون رو بیشتر و بیشتر می کنیم...

رستا در کنار سفره هفت سین آماده رفتن به خونه بابا بزرگ

ظ

لباس عید مامان و رستا

رستا در تفریح نوروزانه

پسندها (2)

نظرات (0)