رستارستا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

دختر پاییزی ما

معلم کوچـولوی من

1397/6/6 17:06
نویسنده : مامان
260 بازدید
اشتراک گذاری
یک روز منو شما و بابا رفته بودیم اصفهان، ولی اون روز، روز ما نبود و غیر از اتفاقات دیگه که برامون زیاد خوب نبود دوتا تیکه از لباسای نو شما هم گم شد، من خیلی از این بابت ناراحت شدم چون اون لباسی بود که شما خیلی دوسش داشتی و فکر میکردم خیلی به خاطر گم شدنش ناراحت بشی ولی در کمال ناباوری اصلا به روی خودت نیاوردی، تازه به منم روحیه میدادی وقتی ازت پرسیدم ناراحتی که لباست گم شده جواب دادی" نه، من خیلی شادم چون شما و بابا رو دارم" ، من با این حرفت درس بزرگی گرفتم معلم کوچولوی من
پسندها (6)

نظرات (0)